“سبک موسیقی مورد علاقه شما کدام است؟ “راک، سبک اصیل و پرشاخهای در موسیقی عامهی جهان است که گسترهی وسیعی از صداها را در بر میگیرد. ریشههای موسیقی راک را میتوان در آهنگهای دههی 40 امریکا یافت. جایی که موسیقی راک ان رول، پس از پیشرفت تکنولوژی راحتتر به خانهها رسید و به قطبی تاثیرگذار در فرهنگ عامه تبدیل شد. راک ان رول جای خود را به موسیقی راک و پاپ داد، اما بهدلیل اصالت و محتوای مختلف و بیپردهای که سبک راک عرضه کرد، به مهمترین موسیقی قرن بیستم میلادی تبدیل شد. اما راک چیست؟ چه سازهایی کاربرد بیشتری در آن دارند و زیرشاخههای راک کدامند؟ فرق بین راک و پاپ چیست و آیا هر آهنگی که با گیتار الکتریک و درامز و بیس نواخته میشود راک است؟ در این مقاله به داغترین و احتمالا پویاترین موسیقی جهان میپردازیم.
سالهای اولیه و اوج راک کلاسیک
در تعریف موسیقی راک گفته شده: «سبکی از موسیقی که در آن ضربآهنگی قوی وجود دارد.» اما میدانیم که راک فراتر از این است. مضامین مهم انسانی و احساسات عمیق افراد و از طرفی قصه پردازی و سبک زندگی خطرناک و غیر معمول نیز همیشه در این سبک وجود دارد. تغییرات موسیقی راک از ابتدا غیر قابل پیشبینی بوده چرا که خیلی از موسیقیدانهای این سبک نوآوری و حرکت خلاف جهت موسیقی عامهپسند را رسالت خود دانستهاند. در مقالهی آشنایی با سبک موسیقی پاپ دربارهی مقدمات جدا شدن راه پاپ و راک از یکدیگر صحبت کردیم، اما برخلاف پاپ، راک مسیر مستقیمی را طی نکرده و دائم با گسستهای مختلف شاخههای مختلفی از راک به وجود آمده، به طوری که موسیقی “ترکاندن صحنه با گیتار الکتریک و درامز و بیس” حالا در آثار گروههای مشهوری چون Coldplay، RadioHead به ملودیهای پیانو و درامز الکترونیک، و در آثار گروههایی مانند Wintersun یا Iron Maiden به ریفهای سنگین گیتار و گاهی صداهای سمفونیک تغییر یافته.
بخش بزرگی از موسیقی راک در ابتدا حول آزادی عمل و جوانی و مصرف مواد مخدر بود و سبک زندگی موسیقیدانهای بندهای مشهور این دوره همیشه در معرض اتفاقات نامعمول بود.
راک همیشه تحت تاثیر بلوز بوده است و در دههی 60 میلادی گروههایی مانند Cream و Led Zeppelin از این خاصیت برای حجیمتر کردن صدای آهنگها و استفاده از گیتارهای خشنتر بهره بردند. این با استقبال خوب شنوندهها همراه شد و شاید جیمی پیج نمیدانست گیتارهای دیوانهوارش سبکی ابدی در موسیقی به وجود میآورد: هارد راک.
در همین زمان و با توجه به افزایش میل جوانان به سبک زندگی «هیپی» موسیقی راک نیز تحت تاثیر این فرهنگ در حال تغییر بود. بعضی گروهها موسیقی فولک را با راک تلفیق کردند، از بهترین آنها میتوان از Simon And Garfunkel نام برد. از سوی دیگری مصرف مواد محرک و مخدر و رواج گریز از قوانین اجتماعی از عناصر جذاب و مشترک هیپیگری و راک بود که به پیوند عمیقتر این دو کمک کرد. فرانک زاپا، The Doors، پینک فلوید، جیمی هندریکس، کینگ کریمسون هر کدام قطبهایی در تاریخ معاصر موسیقیاند که در دههی 60 پا گرفتند و مسیر موسیقیایی افسانهای خود را پیش گرفتند.
دههی 70 میلادی را میتوان دههی افسانهها خواند. جایی که استعدادهای مهم موسیقی راک هر کدام صدای مخصوص خود را مییابند و در راک شاخههای جدیدی ایجاد میشود. بسیاری از گروههایی که بعدا مشهورترین گروههای زمانهی خود شدند، تحت تاثیر موسیقی دهه 70 و نوازندگان آنها وارد موسیقی شدند و راه و روش آنها را در پیش گرفتند. همچنین تراژدی مرگ شخصیتهای مهمی مانند جیمی هندریکس و جیمی موریسون در این دوره بر روند این موسیقی تاثیر گداشت. سبکهای جدیدی مانند کانتری-راک و پراگرسیو-راک بیشتر و بیشتر دیدهشدند. از سویی خواننده-نوازندههایی مانند تام ویتس، لئونارد کوهن، نیل یانگ و باب دیلن هم جدا از خانوادهی بزرگ راک نبودند که حالا به جریان اصلی موسیقی در غرب تبدیل شده بود.
به طور کلی میتوان دههی ظهور و نوآوری و دههی 70 میلادی را میتوان دورهی تحکیم راک و ادغام سبکهای دیگر در راک خواند.
ظهور موسیقی آلترناتیو، راک را برای همیشه تغییر داد
پایههای موسیقی آلترناتیو در دههی 70 با ظهور پانک-راک و دیگر سبکهایی که دیگر از قوانین همیشگی راک پیروی نمیکردند، گذاشتهشد. شاید بتوان از نیروانا و سانیک یوث به عنوان اولین گروههایی که این کار را با موفقیت انجام دادند، نام برد. در آلترناتیو راک، دیگر بازهی استفاده از سازها محدود به همان شکل همیشگی نبود، گیتار سولوها کمتر یا حذف شد، داینامیک موسیقی تغییر کرد و دیگر موسیقی، بیشتر و بیشتر از موسیقی شهود و الکل و شکل “راک-استاری” فاصله گرفت. گروههایی که باعث نمو آلترناتیو راک شدند کم نبودهاند و در دههی 80 گروههایی مانند REM، The Cure، اسمیتها، U2، پیکسیز و … هر کدام مخاطبان خاص خود را یافتند.
از طرفی، دیگر فرزند خلف راک، موسیقی متال در این دهه در اوج خود بود. کمتر کسی نام متالیکا، آیرون میدن، اسلیر، AC/DC، کیس یا اسکورپیونز را نشنیده. متال شکل برجستهشدهای از هارد راک بود که کمکم شخصیت خود را یافت و کاملا از راک جدا شد. در مقالههای بعدی آشنایی با سبکهای موسیقی به طور مفصل دربارهی متال و شاخههای آن حرف میزنیم.
دههی 90 و قرن بیست و یکم، زمانیست که راک، به شکلی که در ابتدا میشناختیم، جای خود را به انشعابات خود داده است. هرچند که پرچمداران نسل جدید راک همچون Radiohead، Red Hot Chili Peppers و لینکین پارک، همچنان سعی بر پایبندی به اصالت این سبک، اما با نگاهی رو به جلو بودهاند. راک جدا از ادغام بیشتر با سبکهای دیگری همچون پاپ (ColdPlay) یا هیپ-هاپ (Linkin Park)، الکترونیک و سبکهای نوین دیگر، همچنان در اجراهای مختلف سراسر دنیا با همان اصول همیشگی طرفداران خود را حفظ کرد و دائم به گسترهی موضوعات خود افزود. از سوی دیگر موسیقی متال نیز با ظهور ابرگروههایی مانند System Of A Down، وارد دورانی پستمدرن شد، دورانی که بیش از هر چیز آزادی موسیقیدان در اعمال خواستههایش اهمیت دارد.
یکی از نکات مهمی که در راک عصر جدید هویداست، پیشرفت تفکر مارکت و بازاریابی در این سبک است. مسئلهای که موافقان و مخالفان بسیاری دارد، اما قطعا با روح آزاد و غرندهی این موسیقی در تضاد است.
ساختار آهنگهای راک
سعی میکنیم در این قسمت به خود راک بپردازیم و درباره شاخههای آن در آینده به تفصیل مینویسیم.
قبلا گفتیم که ضربههای درام، نقش مهمی در موسیقی راک دارد. اما از لحاظ ساختاری، راک معمولا مانند پاپ، از سیستم Verse به Chorus پیروی کردهاست. در راکهای کلاسیک حتی ضربات گیتار و بیس نیز، در پیروی از درام بیش از اینکه نتها و هارمونی متنوعی ارائه دهند، سعی میکنند آکورد مورد نظر را به صورت ریتمیک به گوش برسانند. در سالهای اولیه در کنار ورس و کورس، معمولا قسمتی به عنوان Bridge (یک Verse متفاوت که میان Chorusها میآید و فضای جدیدی دارد.) و همچنین فضایی برای سولو نوازی (معمولا گیتار الکتریک) در نظر گرفته میشد. با پیدایش سبک آلترناتیو، سولو نوازی در بین خیلی موسیقیدانها رنگ باخت و جایش را به ریتم یا Hook مشخصی که در آن همهی سازها نقش دارند، داد. در بین راکهای بیکلام طبیعتا همچنان سولو نوازی بخش مهمی از ساختار آهنگ است و بعد از انقلاب پینک فلوید و دیگر گروههای نوآور بخش تکرار شونده و به اصطلاح Loop نیز به راک اضافه شد، جایی که دیگر صرفا آهنگ بر پایهی تغییر آکوردها جلو نمیرود. در دهه 90 میلادی سولو نوازی با کیبورد و سینتی سایزرها نیز گام به گام موسیقی پاپ، رشد کرد و ابتدای قرن بیست و یکم نیز خصوصا در امریکا، گروههایی با وارد کردن رپ و هیپ-هاپ به راک، علاقهمندانی به دست آوردند.
تنظیم و اولویت شنیداری
راک را سبک نوآوری و عدم تبعیت از قوانین همیشگی میدانیم. پویایی و اتکا به احساسات عمیق درونی برای مخاطب راک و همینطور سازندهها بسیار مهم است. در تنظیم راک، معمولا عامل تعیینکننده اعضای بند (گروه) هستند. این که چه تعداد موسیقیدان خوب و همفکر میتوانند کنار هم ساز بزنند. معمولا یک وکالیست، دو گیتاریست، یک بیسیست، نوازندهی کیبورد یا پیانو و یک درامر ترکیب کاملی را برای یک گروه راک تشکیل میدهند. هر چند که بسیاری از موسیقیدانهای مستعد امروزه چند ساز مختلف میزنند و این باعث شده تعداد اعضای گروهها رو به کاهش باشد. در تنظیم کلاسیک موسیقی راک، همهی صداها تا جای ممکن بالا هستند، همانگونه که این سبک ایجاد شد! اولین گروههای راک جوانهایی بودند که صدای گیتارهایشان را تا ته بالا میبردند، بیسیت با قدرت ضربات بیس را میزد و درامر با تمام توان روی آلات پرکاشن و درامز میکوبید؛ از اینجاست کلمهی راک یا «ترکاندن» را برای این سبک مناسب دیدند. اما با گذشت زمان اهمیت Leveling درست چه در میکس و چه در اجراها بیش از پیش به رسمیت شناخته شد و آلبومهای بینظیری ضبط شدند، در عین حال که همهی سازها مشغول ترکاندن صحنه بودند.
رنگبندی صدایی گیتار OverDrive به همراه بیس و درام هنوز هم از محبوبترین ترکیبهای صدایی برای مخاطبان موسیقی در سراسر دنیاست اما راک پا را از این فراتر گذاشت و همانطور که قبل از این گفتیم، با حرکت رو به جلوی گروههای پویای دهه 70 میلادی، استغاده از صداهای محیط، صدای زنگ و طبلهای بزرگ و همینطور نوآوری در شکل نواختن گیتار با استفاده از افکتهای مختلف صدایی مانند دیلی و ماژولیشن، دست گروهها را برای ارائهی ترکیبات جدید باز کرد تا جایی که در دهه 80 و 90 میلادی کمکم سولو نوازی گیتار و کیبورد به حاشیه رفت، صداهای الکترونیک مورد تجربهی موسیقیدانهای پیشرو این سبک قرار گرفتند و بهجای ریفهای جادویی، آکوردهای سهصدایی و ریتمهای آکوستیک در شکلگیری آلترناتیو-راک نقش اساسی ایفا کردند. شرکتهای سازنده لوازم موسیقی گیتارهای مخصوص برای سبکهای سنگینتر راک ساختند و روز به روز تفاوت میان شاخهها قابل لمستر شد. البته همیشه نوابغی پیدا شدهاند که تمام اینها را در هم ادغام کنند و قلب متحد جامعهی راک را در یکجا جمع کنند.
راک و رسالت موسیقیایی
اما محتوای سبک راک چیست؟ آیا صرفا هر چه با گیتار الکتریک و درامز زده میشود راک است؟ یا جوهرهی دیگری نیز مورد نیاز است؟ دربارهی محتوای موسیقی راک، نمیتوان جواب دقیقی داد. درست است که راک در میانهی قرن بیستم مجاورت زیادی با سبک زندگی هیپی و الکل و تفریحات گوناگون داشته، اما این مسئله در سبکهای دیگر موسیقی غرب نیز به وفور یافت میشود و میتوان تا حدی آن را تحت تاثیر فرهنگ جامعهی میزبان نیز در نظر گرفت. اما چیزی که در راک هست و جای دیگری به این صورت یافت نمیشود تلاش راک برای محوریت قرار دادن و بازنمود رنج انسان و انتقاد به سیستمهای زمامداری، مخصوصا سرمایهداریست. در سبک راک انسان به عنوان محور قرار داده شده و بر خلاف دیگر سبکهای موسیقی عامهپسند، هنرمند خود را مستلزم راضی نگاهداشتن مخاطب نمیبیند و روایت زندگی و فراز فرود زندگی انسانی در این سبک نمونههای بسیار دارد.
در این میان، در بین مشهورترین گروههای راک نوعی بندبازی موزون میان اصالت لذت و تفریح و اصالت بازگو کردن مراتب انسانیت قابل مشاهده است. گروهها و هنرمندانی که در کنار آهنگهایی که برای ترکاندن استیج و فستیوالها ساختهاند، در آثار دیگری از عمیقترین احساسات انسانی و تلاش مردم رنجدیده برای داشتن زندگی بهتر سخن میگویند.
راک زندگیست، بدون پنهانکاری. همان گروهی که در آهنگی دعوت به مصرف سیگار میکند، در آهنگی دیگر دربارهی نیمهی تاریک ماه و در آهنگی دیگر از جدا افتادن انسانها از یکدیگر حرف میزند. جایی بر خلاف سرمایهداری بر میخیزد و جایی دیگر شرح روزی آفتابی در کنار فرد مورد علاقهاش را شرح میدهد. به قول حضرت حافظ: «حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی / بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت میکنم»
مرسی که تا پایان مقاله همراهمون بودین. این دومین مقاله از سری آشنایی اجمالی با سبکهای مختلف موسیقی هست که در اون سعی کردیم در مقالهای کوتاه دربارهی دنیای عظیم راک صحبت کنیم. طرفدارای راک معمولا با خواستههای کمی این موزیک رو گوش نمیدن و انتظارات بالایی از موزیسینها و خلاقیت بالا و پویایی در موسیقیشون دارن. اما موزیسین راک مورد علاقه شما کیه؟ البته که اسم بردن از یک گروه یا یک نفر تقریبا کار غیر ممکنیه! در این مقاله راجع به سازهای مهمی صحبت شد که میتوانید برای مطالعه بیشتر به مقالهی راهنمای جامع شناخت سازهای موسیقی نگاهی بیاندازید … 😊
راک نوعی از موسیقی است که در آن سازهایی چون گیتار الکتریک و بیس با هیجان نواخته میشوند و موسیقی بر روی ضربات سنگین درام سوار میشود.
گیتار الکتریک، گیتار بیس، کیبورد و درام سازهای کلاسیک سبک راک هستند. اما در راک محدودیت استفاده از سازها وجود ندارد و این سبک با ادوات آکوستیک و الکترونیک نیز عجین شده است.
هارد راک، سافت راک، پاپ راک، آلترناتیو راک، ایندی راک، الکترو راک و … سبکهای ادغام شده با راک هستند و از سویی سبکهای بزرگتری مانند متال یا آلترناتیو شاخههایی از این سبک هستند که خود به سبکهای اصلی موسیقی تبدیل شدهاند.
راک در زبان انگلیسی به معنای ترکاندن صحنه یا به هیجان آوردن است. از سویی راک به معنای صخره یا سنگ مستحکم نیز هست.
افسانههای موسیقی راک بسیارند، از لد زپلین، پینک فلوید و The Doors، تا جیمی هندریکس و استیوی ری-وان و نیل یانگ، تا ردیوهد و نیروانا و رد هات چلی پپرز و گروههای دوران آلترناتیو.
اول از همه داشتن یکی از سازهای اصلی این سبک و ترجیحا تمرین با افرادی همسلیقه. فراگیری اندک تئوری موسیقی برای شروع و تمرین مداوم.
هر دو شاخههای سبک راک ان رول هستند که پاپ به سمت صنعت و جذب مخاطب تمایل دارد اما راک، بیشتر به موسیقی و تجارب انسانی اهمیت میدهد و از نظر آهنگسازی و خلاقیت عمیقتر است. از لحاظ تنظیم نیز فرم معمول راک، استفادهی بیشتر از درامز و گیتار الکتریک و بیس و پیانو دارد و از لحاظ اجرا و آهنگسازی ضربات محکمتر و فواصل بلندتر موسیقیایی را شامل میشود. امروزه بخش بزرگی از موسیقی راک نیز وارد صنعت پاپ شدهاست.
دیدگاهها