گوشهای ما میوانند کارهای زیادی انجام دهند: ما قادر هستیم به سادگی بشنویم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. یا میتوانیم خیلی با دقت گوش کنیم. و حتی بعضی اوقات نمیخواهیم درباره چیزی بشنویم. میکروفونها نیز میتوانند کاری مشابه انجام دهند!
بیایید فرض کنیم که شما در یک مهمانی هستید و در آنجا موسیقی در حال پخش شدن است. مهمانها مشغول صحبت کردن هستند. شما وارد میشوید در جریان تمام صحنه قرار میگیرید. درحالی که همه مشغول صحبت کردن هستند، شما به صدای آهنگ که در پسزمینه پخش میشود گوش میکنید. حتی ممکن است شما به طور مخفیانه به مکالمهای که اسم شما در آن مطرح میشود گوش کنید، درحالی که با یکی از دوستان خود درحال سلام و احوالپرسی هستید. شگفتانگیز است! کاری که میتوانیم فقط با یک جفت گوش انجام دهیم!! و اما با این حال باز هم ما یک پردازشگر سیگنال(مغز) قدرتمند بین گوشهایمان داریم. میکروفونها به دلیل عدم وجود ذهن، الگوهای قطبی متفاوتی دارند.
الگوی Omnidirectional
میکروفونهای Omnidirectional(همهجانبه) میکروفونهایی هستند، که میتوانند صدای هر چیزی که اطراف آنها باشد را بشنوند. آنها به یک اندازه به صدای همهی اطراف خود حساس هستند. این قابلیت میتواند معادل وقتی که ما انسانها “در جریان تمام صحنه قرار میگیرید” باشد. میکروفونهای Omnidirectional(اومنیدِرِکشِنال) معمولا برای ضبط اُرکِسترها استفاده میشوند. اما میتوانند برای استودیو خانگی هم خیلی مناسب باشند؛ برای مثال، وقتی میخواهید گیتار آکوستیک، پِرکاشن، صدای بکوکال یا هر چیزی که با یک مقدار امبیِنس اتاق(Ambience) صدای بهتری میدهد، ضبط کنید.
میکروفونهای Omnidirectional نسبت به همهی جهتها به یک اندازه حساس هستند.
الگوی Cardioid یا Unidirectional
یک میکروفون کاردیوئید صرفا نمیشنود، بلکه گوش میدهد. یک میکروفون کاردیوئید (قلبیشکل) به صدایی که از مقابل میآید خیلی حساس است. صدایی که از کنارهها وارد میشود قدری ضعیفتر دریافت میشود و صدایی که از عقب وارد میشود به مقدار زیادی پس زدهمیشود. این دقیقا همان چیزی است که ما اکثر مواقع میخواهیم. به همین علت است که اکثر میکروفونهای استیجها و استودیوها از یک الگوی Cardioid استفاده میکنند. میکروفونهای با فرم قلبیشکل برای ضبط صداها و هرچیزی که به نظر صدای “خشک” و “نزدیک” دارد بسیار مناسب هستند .
میکروفونهای کاردیوئید به صدایی که از جلو وارد دیافراگم میشود “گوش میدهند” و صدایی که از عقب میآید را دریافت نمیکنند.
الگوی Figure-8 یا Bidirectional
این مورد روشی عجیب برای گوش دادن است که برای انسان خیلی سخت است! این حالت، معادلِ گوش دادن همزمان به دو نفر است که در دو طرف شما ایستادهاند؛ و این درحالیست که شما باید صداهای دیگری را هم نشنیده بگیرید. یک میکروفون با الگوی دریافتی “فیگر ایت” (Figure – ۸ یا هشتی) یا “بی دِرِکشنال” (Bidirectional یا دو طرفه) به صدایی که از جلو و عقب میآید حساس است، اما صدایی که از کنارهها میآید را شدیدا پس میزند. در وهلهی اول ممکن است به نظر شما خیلی مفید نباشند. اما در تکنیکهای بسیار پیشرفتهای مثل تکنیک ضبط مید/ساید و تکنیک استریو Blumlein از این میکروفونها استفاده میشود. فیگور ایت در واقع همان الگوی اصلی میکروفونهای ریبِن است و بیشتر میکروفونهای چند الگوییِ کاندنسر، میتوانند روی حالت فیگر ایت نیز قرار بگیرند. به جز اینها، میکروفونهای فیگور ایت بسیار نادر هستند. بهسختی میکروفون فیگور ایت با سیمپیچ متحرک پیدا میشود و فقط تعداد انگشتشماری از تولیدکنندگان(که شامل نیومن نیز میشود) میکروفونِ کاندنسرِ فیگور ایت “درست” با دیافراگمِ کوچک تولید میکنند.(در این جمله “درست” به این معنی است که کپسول، الگوی فیگور ایت خود را فقط با یک دیافراگم به دست میآورد.)
میکروفونهای فیگِر اِیت، به صدایی که از جلو و عقب میآید به یک اندازه حساس هستند، اما صدایی که از کنارهها میآید را دریافت نمیکنند.
الگوهای دریافتی دیگر در میکروفونها
جدا از الگوهای معروفترِ Omni ،Cardioid و Figure-8 الگوهای دیگری از کاردیوئید هم وجود دارند. شناختهشدهترین آنها، کاردیوئید عریض(Wide cardioid) و سوپر کاردیوئید(supercardiod) یا هایپر کاردیوئید(hypercardiod) هستند. واید کاردیوئید(عریض) ، ترکیبی از امنی و کاردیوئید است. این الگو برای ضبط گیتار اکوستیک و گروه صداهای کوچک بسیار عالی است.
میکروفونهای سوپرکاردیوئید، الگویی مابین کاردیوئید و فیگور ایت است. به این معنا که حتی تمرکز بیشتری نسبت به صدایی که از جلو میآید دارند اما نسبت به صدایی که از عقب میآید به طور کامل خنثی نیستند. ماکسیمم جاهایی که میکروفون ضبط نمیکند، سمت چپ –عقب و راست-عقب است. در زاویهی حدودا بین ۱۱۰-۱۲۵ درجه نسبت به جلو. این نوع الگوی دریافتی، میتواند در موقعیتهای اجرای زنده بسیار مفید باشد. میکروفونهای سوپرکارادیوئید برای زمانی که شما میخواهید صدای اسنِیر(Snare) را با مقدار بسیار کمی از هایهت(Hi-Hat) ضبط کنید هم عالی هستند .
میکروفونهای سوپرکاردیوئید(SuperCardioid) روی صدایی که از جلو میآید، تمرکز بسیار بیشتری میکنند.
الگوهای قطبی و اثر مجاورت
قطبیبودن میکروفونها (تاثیرِ جهتِ ورودِ صدا به دیافراگم) افکتی ایجاد میکند که به اسم اثر مجاورتی(proximity effect) شناخته میشود. به این معنا که وقتی شما به میکروفون نزدیکتر میشوید پاسخ فرکانسی بِیس(Bass) بیشتر میشود(بِیس بیشتری ضبط میشود). اثر مجاورتی همان دلیلی است که باعث میشود که صدای موزیکهای یک دیجِی در رادیو، مانند بری وایت(Barry White) باشد. ولی این قضیه میتواند تا حدودی آهنگ را نامفهوم کند و نویزهایی به وجود آورد که در مسیر سازهای بیس قرار بگیرند. اثر مجاورتی در میکروفونهای فیگور ایت و همینطور کاردیوئید(البته مقداری کمتر) قویتر است. میکروفونهای امنی هم هیچ اثر مجاورتی ندارند.
برای مطالعه سری دوم این مقاله، معرفی کامل میکروفونهای کاندنسر، اینجا کلیک کنید!
امیدوارم از مطالب این مقاله هم اطلاعات لازم رو کسب کرده باشید. اگه اطلاعاتی دارید که میتونه مطالب این مقاله رو تکمیل کنه، لطفا همین پایین باهامون به اشتراک بگذارید 😉
منبع: وبسایت شرکت نویمن
دیدگاهها